مهدی شمسایی ؛ دانشجو دکتری حقوق عمومی
موضوع ارائه : آموزش رسمی خط و زبان فارسی در دوران مشروطه به مثابه یک قاعده نانوشته حقوق اساسی
با بررسی تاریخ اجتماعی ایران در می یابیم که دیر بازی است زبان و خط فارسی همچون زبان میانجی ایرانیان محسوب شده و ساختار آموزش-اعم از رسمی و غیر رسمی-خود را ملزم به تبعیت و پایبندی نسبت به آن میدانسته است؛ چنین التزامی پس از ورود ایرانیان به دوران نوین و در افتادن شیوه جدید حکمرانی نیز به حیات خود ادامه داده است؛ با این وجود مبانی حقوقی رسمیت یافتن خط و زبان مذکور مورد تصریح و توجیه پدران بنیانگذار مشروطه ایران قرار نگرفته است. بنابراین شایسته است پرسیده شود که دلایل این النزام در نظام حقوقی ایران چه بوده است؟ پژوهش حاضر در صدد تبیین این مساله است که آیا میتوان التزام و تقید به آموزش خط و زبان فارسی در دوران مشروطه را به مثابه قاعده نانوشته حقوق اساسی ایرانِ آن عصر محسوب نمود یا خیر؟ آشکار است که برای دستیابی به این مهم لاجرم از تطبیق دانستههای حقوقی با واقعیات تاریخی هستیم، بر این اساس نگارنده تلاش کرده است با بررسی اسناد حقوق اساسی ایران که بازمانده ازعصر قاجار و دوران مشروطه است، بررسی تاریخ آموزش ایران و تحلیل نظرگاه قانونگذاران به آموزش، این موضوع را مورد واکاوی قرار دهد؛ و در نهایت به این جمع بندی رسیده است که التزام نامبرده ناشی از سنت آموزش سنتی ایران، پذیرش عمومی و مدلل سازی نخبگان عصر بوده است و در نتیجه میتوان چنین بیان داشت که آموزش رسمی خط و زبان فارسی-در کلیت خود-در آن دوران همچون اجماعی عمومی مورد پذیرش قرار گرفته و بدان عمل میشده است.