زهرا میرزایی؛ دانشجوی دکتری حقوق عمومی
موضوع ارائه : رای اعتماد جمعی هیات وزیران؛ عرف ناشی از ترک فعل؟!
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دو نوع رای اعتماد برای هیات وزیران پیش بینی کرده است؛ رای اعتماد فردی در اصل ۱۳۳و رای اعتماد جمعی در اصل ۸۷.
رای اعتماد جمعی هیات وزیران یکی از مظاهر تشخص هیات وزیران از تک تک وزرا و از مواریث نظام پارلمانی است.
مطالعه رویه اخذ رای اعتماد در ادوار پس از انقلاب نشان دهنده عدم التزام به اصل ۸۷ در عمل و نوعی متروک ماندن این اصل است.
عفلت از این اصل علاوه بر دلایل فرهنگی و سیاسی را باید در شیوه بازنگری قانون اساسی و حذف پست نخست وزیری در عین عفلت از تمام پیامدهای آن دانست. از طرف دیگر ایین نامه داخلی مجلس که از اولین مجلس پس از انقلاب حاکم بوده است مبتنی بر فهم نادرست از قانون مجلس را در اخذ رای اعتماد جمعی یا انفرادی و مخیر دانسته و زمینه غفلت این اصل را به شیوه ای جدی فراهم کرده است.
در داوری بر سر اینکه آیا ترک عملی این اصل به مثابه یک اصل نانوشته قانون اساسی یا عرف اساسی و واحد اعتبار است یا خیر باید بگوییم پاسخ منفی است.
اگرچه این اصل در عمل متروک مانده است اما مبانی این ترک و نسخ ظاهری فاقد مشروعیت است. اصل نانوشته را تنها به این دلیل می پذیریم که اگر لباس قانون بر تن ندارد لااقل اهداف ان را تامین نماید. هدف غایی قانون اساسی تنظیم بهینه قدرت برای کارایی نظام سیاسی است حال آنکه رویه موجود نه تنها برای تامین این اهداف متروک نشده است بلکه ادله مهمی میتوان برای ضرورت اجرایی شدن آن اقامه کرد.
نتیجه آنکه رویه موجود معتبر نیست این اصل زنده است و اماره های حیات آن کم و بیش قابل مشاهده است و تمام کنشگران سیاسی باید بر آن باشند تا این اصل به مسیر حیات کامل خود بازگردد.